
طراحی در اتاق تاریک
عکسها در اتاق تاریک ظاهر میشوند. در اتاق تاریک، نور هست ولی نور بصورت هدفمند و زمانبندی شده می تابد. طراحی در معماری هم به همین شکل است. ذهن معمار در ابتدا کاملا شبیه اتاق تاریک است. بر اساس موضوع پروژه و مسائلی که در پروژه اهمیت دارند و میزان اهمیت آنها، ذهن معمار مانند کاغذ حساس عکاسی، از مسئله تاثیر میگیرد. کیفیت و کمیت طرحی که معمار برای مسئلهی مدنظر ارائه میدهد به میزان و نوع حساسیتی بستگی دارد که ذهن معمار نسبت به نیازهای موجود در پروژه بروز میدهد. واکنشهای ذهن معمار به عوامل بسیاری بستگی دارد. با توجه به ماهیت مسائل معماری که به چگونگی بودن انسان در هستی، می پردازد، خواه ناخواه برداشتها و اعتقادات شخصی معمار در شکل این واکنش ها تاثیرمیگذارد. به همین علت با بررسی آثار معماران حرفهای، میتوان رد اعتقادات شخصی و زندگی شخصی وی را در آثارش مشاهده کرد. بخصوص اگر معمار، اعتقادات و باورهایش نسبت به انسان، طبیعت، هستی، زندگی و حتی خدا، به نوعی و طریقی، بیان کرده باشد، راحت تر میتوان تاثیر این عوامل را در اثر معمار متوجه شد.
علاوه بر تاثیرات معماران مهم از سوی نامداران جامعه معماری، یک قهرمان منحصر به فرد در زندگی نیوترا وجود داشت که یک حس جهانی را در وجود وی پایه ریزی نموده و اورا از سایر مدرنیستها متمایز گردانید. این گفتار و کردار، متعلق به ویلهلم وانت Wilhelm wundt یکی از بنیانگذاران علم روانشناسی تجربی است که تحقیقات او اساس و پایه ای برای اندازه گیری احساس و شور فیزیکی میباشد. نیوترا معتقد بود محیط انسانی باید احساسات انسان را مخاطب قرار دهد و این همان باوری بود که فلسفه جدید وی را تحت عنوان «بیورئالیسم» تعریف نمود که در این تعریف بیو به معنی زندگی و رئالیسم از بعد نقش واقعیات در معماری نشات میگیردد. (کتاب بقا بواسطه طراحی)
باتوجه به مسئولیتی که در قبال زندگی مخاطبان فضاهای معمارانه بر گردن معماران است، لازم است معمار نسبت به اعتقادات و باورها و نگاهش به هستی، انسان و طبیعت، حساس و آگاه باشد. هرچقدر هم قوانین و تعاریف کلیشهای بعنوان الگو پیش روی معمار قرار دهیم، در نهایت نمیتوان تاثیر عوامل درونی معمار بر اثر را انکار کرد.
چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر طرح ارائه شده توسط معمار در حوزه نروساینس بررسی شده و میشود. دستاوردهای این حوزه نیز در ارتقای سطح کیفیِ عملکرد معمار، قطعا میتواند تاثیرات بسزایی داشته باشد. نروساینس مانند چراغ قرمزی است که در اتاق تاریکِ عکاسی روشن میکنند تا بتوانند دیدی نسبی به محیط و وسایل داشته باشند. در مسیر ظهور عکس، این نور تاثیری ندارد ولی عملکرد فرد را بهتر میکند. بدون علم نروساینس نیز انسانها توانستهاند عملکرد مغز خود را ارتقا دهند. نشانههای این ارتقا در آثار هنری قابل مشاهده است. ولی میتوان امیدوار بود که این علم بتواند در سطح وسیعتری، تاثیرات مفید و سازنده بر زندگی انسانها داشته باشد.
بعد از اثبات عملکرد فضای خاکستری مغز، معماران ممکن است بخواهندمولفه های معماری را منطقی سازی کنند اما عموم مردم، بناها را بصورت عاطفی و از خلال احساساتشان درک میکنند و همچنین برای درک بنای معماری، انسانها توانهای ادراکی متفاوتی دارند و به اندازهی توانشان میتوانند درک کنند.(پالاسما-کتاب مغز معمار)
نویسنده:
فرزانه درویش
منابع

